ما را سفری فتاد بی ما
آن جا دل ما گشاد بی ما
آن مه که زما نهان همی شد
رخ بر رخ ما نهاد بی ما
چون در غم دوست جان بدادیم
ما را غم او بزاد بی ما
ماییم همیشه مست بی می
ماییم همیشه شاد بی ما
ما را مکنید یاد هرگز
ما خود هستیم یاد بی ما
درها همه بسته بود برما
بگشود چو راه داد بی ما
ماییم ز نیک و بد رهیده
از طاعت و از فساد بی ما؛
-----------------------------------------------------
پی نوشت: کیمیاست این حرکت؛ از کرایه ی تاکسی چه چیزها که زاده نمی شود؛
No comments:
Post a Comment