Wednesday, February 22, 2006

سه + یک سوال

هان یادم آمد هان... ؛
یکم. من و شما وقتی می گوییم من یا می گوییم تو پس ذهنمان از چه کسی حرف می زنیم؟ این سوال خیلی مهم است نیست؟ من ِ ما کیست؟ روشن است که پاسخ سوال شما را من نمی توانم بدهم. به هر حال من کیستم؟
دوم. به جریان افکار خود چقدر توجه کرده ایم؟ اصلا فکر چیست و خاستگاه و آغازش کجا بود و مهم تر ارتباط من ِ ما و فکر چیست؟
سوم. چه چیزهایی من ِ ما را از دیگران جدا می کند؟ آیا صفات و ویژگی های من است که این جداسازی را ایجاد کرده؟ اگر چنین است صفات و ویژگی های من چقدر واقعی است؟ و دو سوال سرنوشت ساز... من چه نیازی به دانستن صفات و ویژگی های خودم دارم؟
آیا این دانستن صفات و ویژگی ها نیست که ما را از هم جدا می کند؟ و باز این دانش چقدر با حقیقت منطبق است؟
این سوالات خیلی به هم مرتبط اند پاسخ به هر یک از این سه پاسخی به بقیه است؛
کودک مساله ای برای حل کردن ندارد. ما انسان های بزرگ چرا این قدر مساله داریم؟